سلام دوستان من دیگه وقت شعر رسیده ،دوست دارم چندتا از شعر های سهراب سپهری رو براتون بزارم منتظر اشعار زیبای بعدی باشید .
منتظر نظرات شما هم هستم
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پروازکبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است
حرف هایم ،مثل یک تکه چمن روشن بود.
من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشاید به رفتار شمامی تابد
و به آنان گفتم:سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنان که فلز ،زیوری نیست به اندام کلنگ
در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند
پی گوهر باشید
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید
و من آنان را به صدای قدم پیک بشارت دادم
و به نزدیکی روز،و به افزایش رنگ
به طنین گل سرخ،پشت پرچین سخن های درشت
و به انان گفتم:
هر که در حافظه چوب ببیند باغی صورتش در
وزش بیشه شور بادی خواهند ماند
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود
آنکه نور از سرانگشت زمان برچیند
می گشاید گره پنجره ها را با آه
زیر بیدی بودیم
برگی از شاخه بالای سرم چیدم،گفتم:
چشم باز کنید ،آیتی بهتر از این می خواهید؟؟
می شنیدم که بهم می گفتند:
سحر می داند،سحر!
سر هر کوهی رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد
خانه هاش پر داوودی بود
چشمشان را بستیم
دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش
جیبشان را پر عادت کردیم
خوابشان را به صدای سفر آیینه ها آشفتیم
*******
******* |
یه
آرزو
از هجوم نغمه ای بشکافت گور مغز من امشب:
مرده ای را جان به رگ ها ریخت، پا شد از جا در میان سایه و روشن، بانگ زد بر من : مرا پنداشتی مرده و به خاک روزهای رفته بسپرد؟ لیک پندار تو بیهوده است: پیکر من مرگ را از خویش می راند. سرگذشت من به زهر لحظه ای تلخ آلوده است. من به هر فرصت که یابم بر تو می تازم. شادی ات را با عذاب آلوده می سازم. با خیالت می دهم پیوند تصویری که قرارت را کند در رنگ خود نابود. درد را با لذت آمیزد، در تپش هایت فرو ریزد. نقش های رفته را باز آورد با خود غبار آلود.
مرده لب بر بسته بود. چشم می لغزید بر یک طرح شوم. می ترواید از تن من درد. نغمه می آورد بر مغزم هجوم. دریغ از تمام لحظه هایی که گذشت...بی تو...بی من ،آن سفر کرده که صد قافله دل همرَه اوست
!...هر کجا هست خدایا به سلامت دارَش !
آسمونت همیشه آبی باشه رفیق..
هرجا که هستی
عشق یعنی بزرگ کردن یک چیز به اندازه ی دنیا و کوچک کردن دنیا به اندازه ی یک چیز،زندگی کردن،تلف بودن،پلاسیدن،نطفه ای را پرورش دادن برای زندگی کردن،و این تکرار تکرار است،اگر زندگی را دوست داشتم هیچوقت موقع تولد گریه نمیکردم!!! |
|
10 توصیهی کاربردی به دخترخانمهایی که جویای همسری مطلوب هستند
یافتن همسری مناسب و مطلوب، هم برای دختر خانمها و هم برای آقا پسرها، نه تنها یک خواستهی جدی و دغدغهی ذهنی است، بلکه حتی به یک معضل جدی که اغلب لاینحل نیز به نظر میرسد مبدل شده است. که البته روی سخن ما در این مختصر با دختر خانمها است که نقش اصلی در «جذب» را ایفا میکنند و امید است در آینده نیز نکاتی برای آقاپسرها بیان کنیم.
تا کنون توصیههای متفاوت و نکات مهمی در امر ازدواج مطرح شده است که اغلب آنها و به ویژه هر آن چه در اسلام بیان شده کاملاً صحیح، درست و مؤثر است. مثل این که حتماً با کفو «همتا» ازدواج کنید، مهریه را سنگین نگیرید، پای بند چشم و هم چشمی نباشید و ...، اما این مقوله به نکات دیگری که با توجه به «آفت شناسی ازدواج در عصر و جامعهی ما» از سوی کارشناس محترم، جناب نکتهگو، یعنی بندهی حقیر به دست آمده اشاره دارد.
در بیان این نکات توصیهای،
از اطالهی کلام و توضیحات خودداری و پرهیز میکنم، چرا که به وضوح مشهود و مفهوم
همگان است. پس اینک خوب دقت کنید:
برای دانستن آنهابه ادامه بروید
ادامه مطلب ...سلام
سلام دوستان من ،چرا وچرا؟ شما دوستان که به کلبه این جانب سر میزنیدو ما را سرافراز می کنید من رو از راهنمایی ونظرات خود بی بهره میگذارید.
من این وبلاگ رو برای شما دوستان گذاشتم که علاقمند به شعر عاشقانه برا عاشقان وعکس ها بازیگران را برا علاقمندان به سینما وغیره وغیره را برای شما ،چرا که رضایت شما مایه دلگرمی من هستش امیدوارم شما بازدیدکنندگان عزیز از این پس که به کلبه خودتان سر میزنید حتما حتما من رو از نظرات خود بی بهر نگذارید
دوستدار شما حمید