دو دوست

شعر ،داستان،خاطره ،عکس ،اس ام اس عاشقانه و......

دو دوست

شعر ،داستان،خاطره ،عکس ،اس ام اس عاشقانه و......

اس ام اس جدید عاشقانه،عکسهای یادگاری بازیگران سریال نابرده رنج..

اس ام اس جدید عاشقانه


اس ام اس دوست داشتن

بیقرار تو ام و در دل تنگم گله هاست ،
آه ! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت،
ولی آهنگ زنگت رو موبایلم مثل بقیه بود !!
….
تو به خاطر اینکه بفهمی منم و من به خاطر اینکه فکر کنم تویی …!

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

عـــشــق و شــــعور و اعتبار ، کالای بازارِ کـــساد
سوداگران در شکل دوست ، بر نارفیقان شرم باد..

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

تمام حجم خیالم از تو لبریز است خیالم کوچک نیست تو بزرگی

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

هیچ کجا
جز خواب روی بازوهای مردانه ات ،
امنیت را معنا نمیکند
برایم …

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

اشکهایم که سرازیر میشوند……

دیری نمی پایدکه قندیل می بندد…

عجیب سرد است هوای نبودنت

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
دوستی تکرار دوستت دارم نیست
دوستی فهمیدن ناگفته های کسی است که دوستش داری

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

سخت ترین فعلی که برایت به سادگی صرف کردم …. عمرم بود

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

قلب کال مـن

در فصل دست های تــو می رسـد

فصـلی برای تمـــــام رؤیــاها

دستــی برای تمـــام فصل ها

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم
گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم
در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم
که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

وقتی تو با تبر درختان دلم را قطع می کردی! تنها سلاح من…ان قیچی بود! که ارام ارام…خاطراتم را کوتاه می کرد

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

رهایم کردی
چرا که
برهنگی ات را نجویدم
بوسه هایت را ندریدم
…و طعم گس گناه را …نچشیدم
رهایم کردی
چون؟!؟
عشق ورزیدم

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

ای نازنین جواب معمای من تویی

تنها چراغ روشن شبهای من تویی

وفتی دلم گرفت از انبوه ابرها

احساس آفتابی دنیای من تویی

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

خیلی وقته که منو ندیدی و ندیدمت

با خودت فکر نکنی که از دلم بریدمت

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

روزها میگذرند از روزی که با تو ام و من هنوز نمیدانم کدامینم، آن من سرسخت مغرورم یا من مغلوب دیرینم

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

نقش اشکهایم را ، که با آهنگ غمناک تنهایی دلم روی دیوار خانه ی دلتنگیهایم می رقصند ، می کشم ! به امید اینکه روزی با اولین باران پاییزی شسته شوند

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

افسانه ها را رها کن

دوری و دوستی کدام است؟؟

فاصله هایند که عشق را می بلعند …
تو اگر نباشی……..

دیگری جایت را پر میکند!!

به همین سادگی.!!!

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

به دلم افتاده بود که امشب حتماً
خوابت را می بینم ….. آنقدر خوشحال بودم که تا صبح خوابم نبرد

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

تو که رفتی دلم برایت تنگ شد

حال که آمده ای در دلم جا نمیشوی

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه … غـــــریبه !

این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

از مردم به خاطر دوست نداشتنتون انتقام نگیرید؛ نداشتن یک چیزی هیچ‌وقت گناه نیست

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

وقتی زیادی به کسی بگی دوست دارم ….خیال میکنه احساستو به حراج گذاشتی….تو حراجی هم چیز خوبی گیر آدم نمیاد…پس یه کم جلو اون زبونتو بگیر..

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

آرزوهایت بلند بود
دست های من کوتاه
تو نردبان خواسته بودی
من صندلی بودم
با این همه
…فراموشم مکن
وقتی بر صندلی فرسوده ات نشسته ای
و به ماه فکر می کنی.

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

از خدا نخواه که همه دنیا رابه تو بدهد , از خدا بخواه کسی را به تو بدهد که تو را به همه

دنیا ندهد…

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

تنهایی هایتان را پیش ‌فروش نکنید … فصل ‌اش که برسد به قیمت میخرند

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

واژه هایم رنگ باران دارد وقتی از تو مینوسم

قلبم خیس دلتنگی است وچشمانم طوفانی

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

چه زود با هـم بودنمان خاطره شد ….

و  کاش خاطره هامان بیرنگ نشود

بیا گه گاهی به حرمت لحظاتی که با هم بودیم حتی با پیامکی هم شده نگذاریم خاطراتمان محو شوند

تنها با یک جمله

.

.

. به یادتم

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

بهترین روزهایت را به کسانی هدیه کن که بدترین روزها در کنارت بودند

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

بزرگ که می شوی
غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند
دردهایت نیز
…غافل از آنکه لبخندهایت را
در آلبوم کودکیت جا گذاشته ای
شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

انتظارت چه زیباست وقتی که لبه جاده ی دل تنگی ایستادم

وتو با شاخه گلی از بهانه های عاشقانه می ایی

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

حالا فهمیدم چرا ترکم کرد و رفت
من میخواستم مالک دلش باشم
امـــا او
فقط یک مستـاجر میخواست !!!

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

جدا که شدیم

هر دو به
یک احساس رسیدیم

تو به “فراغــــــت”

من  به “فراقــــت”

یک
حرف تفاوت که مهم نیست


نظر یادتون نره راستی در ادمه

عکسهای یادگاری بازیگران سریال نابرده رنج..!

گذاشتم حتما ببینید خوش تون میاد.دوستتان دارم حمید

ادامه مطلب ...

عکسِ،عکس باحال از بازیگران ایرانی،جا نمونید

عکسهای جدید و بسیار زیبا از شبنم قلی خانی


















کنسرت محمد رضا گلزار





بقیه در ادامه
ادامه مطلب ...

عاشقانه

عشق یعنی


عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعر و از عطر بهار عشق یعنی یک تمنا , یک نیاز زمزمه از عاشقی با سوز و ساز عشق یعنی چشم خیس مست او زیر باران دست تو در دست او عشق یعنی ماتهب از یک نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه عشق یعنی عطر خجلت ....شور عشق گرمی دست تو در آغوش عشق عشق یعنی "بی تو هرگز ...پس بمان " تا سحر از عاشقی با او بخوان عشق یعنی هر چه داری نیم کن از برایش قلب خود تقدیم کن



عشق پایان خوشی نیست برای من و تو


کاش نزدیک شود فاصله های من و تو


باز هم نام تو فریاد شده بر لب من


کی به هم می رسد اینبار صدای من و تو؟!


تو نپرس از من و من از تو نخواهم پرسید


بی جواب است از این لحظه چرای من و تو


بعد عمری دلمان خواست که با هم باشیم


شاید اینبار نمی خواست خدای من و تو...


همه گفتند تو لیلایی و من مجنونُ نه!


قصه ها هم نرسیدند به پای من و تو


عاقبت از غم هم روی زمین می پوسیم


کاش یک غنچه بکارند بجای من و تو


 










دلم تنگ است
دلم اندازه حجم قفس تنگ است


سکوت از کوچه لبریز است


صدایم خیس و بارانی است


نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است







 



ما را همه ره ز کوی بد نامی باد .................وز سوختگان بهره ی ما خامی باد 
نا کامی ما چو هست کام دل دوست......................... کام دل ما همیشه ناکامی باد

امروز برای من شرابی ای عشق ................هرچند که از پایه خرابی ای عشق
یک لحظه اگر حال خوشی می بخشی............... یک عمر برای دل عذابی ای عشق






ای اشک دوباره در دلم درد شدی .................تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی
از کودکی ام هر آنزمان خواستمت ...................گفتند دگر گریه نکن مرد شدی


یک لحظه سکوت کرد و حرفش را خورد................... بغضی نفس و گلوی او را آزرد
می خواست که عشق را نمایان نکند................... اشک آمد و باز آبرویش را برد

حرفی نزنی طاقت جنجال ندارم.......................بدجور شکسته ست دلم حال ندارم
درهای قفس باز و دلم عاشق پرواز.................... از حس پریدن پرم و بال ندارم

هر سو که نگاه میکنی دیوار است ....................مزد همه در آخر خط آوار است
پیدایش زندگی ما از آغاز.................................... بر پایه ی رنج بردن و تکرار است

پاییز شدم تا تو بهارم بشوی ....................پرونده ی سبز روزگارم بشوی
ای عشق چرا مثل دلم زرد شدی؟...................... من صبر نکردم که دچارم بشوی

در راه تو بی اراده رفتن خوب است ....................در چشم تو بی افاده رفتن خوب است
جایی که همه فکر سواری هستند .............................دنبال دلم پیاده رفتن خوب است


عمریست غم و درد نشانم داده .........................در آتش سینه اش امانم داده
رنجور ترین درخت باغش هستم........................... هر بار مرا دیده تکانم داده

کاری نکنی که جنگ آغاز شود .....................حال من و تو دوباره ناساز شود
وقتی همه در سینه کبوتر داریم .................درب قفس گرگ چرا باز شود

با چشم سیاه آمد و رنگم کرد .......................با رنگ نگاه خود هماهنگم کرد
وقتی که به چشم های من زل زده بود............ دل فکر بدی کرد و خدا سنگم کرد



نشود فاش کسی انچه میان منو توست


 


تا اشارات نظر نامه رسان منو توست


گوش کن با لب خاموش سخن میگویم


پاسخم گو به نگاهی که زبان منو توست


روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید


حالیا چشم جهانی نگران منو توست


گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید


همه جا زمزمه ی عشق نهان منو توست


اینهمه قصه ی فردوس و قضای بهشت


گفتوگویی و خیالی ز جهان منو توست


نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل


هر کجا نامه ی عشق است نشان منو توست


سایه از اتشکده ی ماست فروغ مه و مهر


وه از این اتش روشن که به جای منو توست



 


  |

ای شب از رویای تو رنگین شده


 


سینه از عطر توام سنگین شده


ای به روی چشم من گسترده خویش


شادیم بخشوده از اندوه بیش


همچو بارانی که شوید جسم خاک


هستیم از الودگی ها کرده پاک


ای تپش های تن سوزان من


اتشی در سایه ی مژگان من


ای ز گندم زارها سرشارتر


ای ز زرین شاخه ها پربارتر


ای در بگشوده بر خورشیدها


در هجوم ظلمت تردیدها


ای دو چشمانت چمنزاران من


داغ چشمت خورده بر چشمان من


پیش از اینت گر که در خود داشتم


هر کسی را تو نمی انگاشتم






 


 


همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد،  


همیشه دستهایی بود  که دستهای سردم را گرم میکرد


همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد،  


همیشه چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد


همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ، همیشه احساسی بود که مرا درک میکرد


حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند  


و نه طبیبیست که مرا درمان کند


همیشه دلتنگی بود و انتظار ، همیشه لبخند بود و به ظاهر یک عاشق ماندگار


امروز دیگر مثل همیشه نیست ، حس و حال من مثل گذشته نیست


امروز دیگر مثل همیشه نیست ، من هم طاقتی دارم ، صبرم تمام شدنیست


شاید اگر مثل همیشه فکر کنم ، هیچگاه نخواهم توانست فراموشت کنم


همیشه جایی بود که با دیدنش یاد تو در خاطرم زنده میشد ،


همیشه آهنگی بود که با شنیدنش حرفهایت در ذهنم تکرار میشد


آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود ،  


بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود!


آری عشق های این زمانه همین است ، زود می آید و زود میگذرد...


تا عشق تو آمد در قلبم، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ،رفته بودی ،


تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم


همیشه کسی بود که به درد دلهایم گوش میکرد ،


همیشه کسی بود که اشکهایم را از گونه هایم پاک میکرد ،


اینک من مانده ام و تنهایی ، ای یار بی وفای من کجایی ؟


یادی از من نمیکنی ، بی وفاتر از بی وفایی ، بی احساستر از تنهایی


دیگر نمیخواهم همیشه مثل گذشته باشم ، میخواهم آزاد باشم ،


میخواهم دائما پیش خودم بگویم که تا به حال کسی مثل تو را در قلبم نداشتم!


نظر یادتون نره دوستان

داستان عاشقانه توپ

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

قلب

قلب

دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم…